نورحجاب

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

دیوار

12 خرداد 1395 توسط اقدس نخعي

 

دیوار
تو مسیر راهی که هروز دوبار ازش عبور می کردم یه دیوار طولانی بود که حتی شاید یکبار هم بهش توجهی نمی کردم فقط می دونستم که این دیوار بیمارستانه تامین اجتماعیه همین و بس. هیچ وقت حتی فکرش رو هم نمی کردم شاید چند روز من مهمان اون طرف دیوار بشم تا اینکه خواهر بزرگترم مریض شد و به دلیل شدت گرفت بیماریش مجبور شدیم توی بیمارستان بستریش کنیم (بیمارستان تامین اجتماعی) یکی از شبهایی که بیمارستان بودم بعد از رسیدگی به کارهای آبجی همین طور که پشت پنجره بودم متوجه همون دیوار طولانی شدم همون دیواری که هیچ وقت بهش توجهی نکردم شاید دو سه ساعتی بهش زل زدم اون لحظه چقدر آرزو می کردم که کاش الان اون طرف دیوار بودم کاش حال آبجیم خوب بود کاش مثل همه ی آدم هایی که اون طرف دیوا الان راحت توی خونه هاشون خوابیدند بودم همین طور که توی حال و هوای خودم بودم متوجه سپیدی صبح شدم سریع رفتم سمت نمازخونه تا نماز صبحمو بخونم اون روز جور دیگه ای برای مریض ها دعا کردم چون واقعا از نزدیک دردکشیدن هاشون رودیدم و احساسشون کردم. اون شب با خودم فکر کردم روزهایی که من غرق و سرمت در افکار خودم از کنار دیوار بدون توجهی می گذشتم چه چشم هایی اون طرف دیگه ی دیوار حسرت بار و دردمند به این دیوار زل زدند حالا هر وقت از کنار دیوار رد میشم برای سلامتی تک تک شون دعا می کنم.

منبع متن : نویسنده وبلاگ

منبع عکس : http://www.welgard.ir

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 3 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

کلیدواژه ها: دیوار، بیمارستان، بیمار،دردمند،دعا

موضوعات: داستان حجاب لینک ثابت

نظر از: رحیمی [عضو] 
  • محدثه بروجرد
5 stars

با سلام عبادات و طاعات شما مقبول درگاه حضرت عظیم العفو.

خدایا من اگر بد کنم تو را بندگان خوب فراوان است
اما اگر تو مدارا نکنی و نبخشی مرا خدای دیگر کجاست؟

برگرد ای توسل شب زنده دارها
پایان بده به گریه ی چشم انتظارها

از یک خروش ناله ی عشاق کوی تو
حاجت روا شوند هزاران هزارها

یکبار نیز پشت سرت را نگاه کن
دل بسته این پیاده به لطف سوارها

از درد بی حساب فقط داد میزنم
آیا نمیرسند به تو این هوارها

اللهم عجل لولیک الفرج
یا علی علیه السلام

1395/03/20 @ 08:21
نظر از:  
  • کهف

اللهم اشف کل مریض

سپاس از حضورتان

1395/03/16 @ 19:22
نظر از: رحیمی [عضو] 
  • محدثه بروجرد

حسن ختام
ألا یا أیُّها السّاقی‌! ز می‌ پر ساز جامم را
که از جانم فرو ریزد هوای‌ ننگ و نامم را

از آن می‌ ریز در جامم که جانم را فنا سازد
برون سازد ز هستی‌ هسته‌ی‌ نیرنگ و دامم را

از آن می‌ ده جانم را، ز قید خود رها سازد
به خود گیرم زمامم را، فرو ریزد مقامم را

از آن می‌ ده که در خلوتگه رندان بی‌حرمت
به هم کوبد سجودم را، به هم ریزد قیامم را

نبودی‌ در حریمِ قدسِ گلرویان میخانه
که از هر روزنی‌ آیم، گلی‌ گیرد لجامم را

روم در جرگه‌ی‌ پیران از خود بی‌خبر، شاید
برون سازند از جانم به می‌ افکار خامم را

تو ای‌ پیک سبکباران دریای‌ عدم! از من
به دریادارِ آن وادی‌ رسان مدح و سلامم را

به ساغر ختم کردم این عدم اندر عدم‌نامه
به پیر صومعه برگو: ببین حُسن ختامم را!

یا علی علیه السلام

1395/03/12 @ 22:04


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حجاب
  • مناسبتي
  • زندگی نامه امام حسین (ع)
  • میلاد حضرت عباس (ع)
  • میلاد امام سجاد (ع)
  • متن ادبی
  • داستان حجاب
  • ماه رمضان
  • محافظین حریم زینبی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

ديكشنري انلاين

قالب وبلاگ

آمار وبلاگ

  • امروز: 40
  • دیروز: 1
  • 7 روز قبل: 46
  • 1 ماه قبل: 305
  • کل بازدیدها: 12227

مطالب با رتبه بالا

  • به کجا چنین شتابان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (5.00)
  • علوم ابزاری در دست بانوان، ابزاری برای استفاده ابزاری (5.00)
  • مژده ای دل که دگر سوم شعبان آمد (5.00)
  • میلاد حضرت عباس (ع) (5.00)
  • زنان نیمه‌لخت در خیابان‌های تهران (5.00)
  • چادرم (5.00)
  • انارترین صبح تاریخ (5.00)
  • میلاد امام سجاد (ع) (5.00)
  • ماجرای دیدار با دختران زندانی (5.00)
  • چادر (5.00)

کاربران آنلاین

  • نسیم
  • نرجس خاتون محمدي
  • زفاک
  • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ
  • نور الدین
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس